از احساس تو قطره های مروارید زاده میشود،که گردن آویز هیچ سینه ای نیست،مگر منکه تمام شان رادر چشم خویش جای میدهم
جان منست او هی مزنیدشآن منست او هی مبریدشآب منست او نان منست اومثل ندارد باغ امیدش
هر روز غرق میشوم در این شهر بی دریا و شب خودم را بالا میکشم روی تخت خواب با صدفهایی در دستم و تکههای تور چسبیده به تنم
دستبند طرح سكه با حكوزن حدودي ٠/٥٠٠ دستبند طرح لويي ويتونوزن حدودي ١/٩٠٠